و اذانت را زمزمه می کنم و آمدنت را جشن می گیرم
بی سر و صدا و ساکت ندای الله اکبر در دلم نغمه وصال می سراید
چشم هایم یکی می گرید و یکی می خندد
گریه از شوق وصال
خنده از نغمه معراج
نور باران است سجاده و مهر نماز
و من چگونه نگریم و چگونه نخندم
از می و ساقی و ساغر
از شاهد و مشهود و دلبر
دلم نمی خواهد اذان تمام شود و دلم نمی خواهد سلامم پایان باشد
شنیده بودم که آغار هر سلامی خدا حافظی است
و مانده ام در عجب که آغار نماز بزرگی است و آخر نماز سلام است
تنها سلامی که پایانش وصال است
تنها سلامی که خدا حافظی ندارد
مقابل گلدسته های حرمش نشسته بودم خموش با دلی پر خروش
نوای دل انگیز کلامش زمرمه عشق بر گلبرگ های وصال می خواند
و چه بی حرکت مانده بودم
دیدم که جان می دهم و دیدم که جانم را بی بها نثارش کردم و بندگی ام را بدون مزد هدیه ام کرد
روزی در کلاس درس مشغول تدریس بودم
معنای شعری در وجودم غوغا فکند
زمانی بود که در وادی عشق الهی قرار گرفته بودم و به مصداق عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
به هرچه نگاه می کردم عشق تجلی می کرد
و همینطور به دانش آموزانم عشق می ورزیدم
اونروز شعر بابا طاهر را می خواندم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هرجا بنگرم صحرا درو دشت نشان از روی زیبای تو بینم
و اشک مجالم نمیداد و نمی توانستم خودم را کنترل کنم خدا یا این چه حالی است این چه شوری است مگر نه اینکه در خفا باید اشک ریخت
چرا سر کلاس چرا جلوی دانش آموزان
و اشک سرازیر بود دانش آموزان مرا نگاه می کردند
یکباره گفتم بچه ها ترسم که اشک در غم ما برده در شود وین راز سر به مهر به عالمی سمر شود
دال بده
مشاعره است
گاهی اوقات برای اینکه کلاس از حالت یکنواخت بیرون بیاید مشاعره می کردیم و آنروز برای رهایی از اشکهایم مشاعره را بهانه کردم و به این ترتیب خودم را کنترل کردم
چند روزه که زیارت از راه دور امام عاشقان راه اندازی شده و خدا برای ما راه را نزدیک کرد که هر لحظه به سایت رضوی می آییم و از فیض بر برکتش بهره می بریم این آدرس سایت است
بد نیست با عشق بازش کنید و دمی در کنار بارگاه ملکوتیش به مراقبه بنشینید
فکر می کنم حال خوبی بدست بیاورید و ما را هم یاد کنید http://www.razavi.tv/